غم تنهایی
غم تنهایی
 
 
چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 16:14 ::  نويسنده : مینا

تو دست در دست دیگری ….

من در حال نوازشِ دلی که سخت گرفته است از تو ….

مدام بر او تکرار می کنم که نترس عزیز دل…

آن دستها به هیچ کس وفا ندارند….

.

.

.

.

بازی هر روزه مان بود ،

من و تو: گرگم و گله میبرم.

تو و من:چوپون دارم نمیزارم.

یادم لبریز تنفر از تصویر مبهم پسرکی است

که کاش  چوپانم نبود.

نبود و تو میبردی مرا.

نبود و من می بردم تو را.

کجایی؟

باد ما را برد.

در کدام جنگل ،گرگی؟

در کدام چمنزار گوسفند؟

من اینجایم،

چوپان خاطره هایی که شعر می شود به یاد تو

.

.

.

.

وقتی نیست نباید اشک بریزی

باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند ….تا کوه شوند ، تا سخت شوند ،

همین ها تو را میسازد…سنگت می کند درست مثل خودش !

باید یادت باشد حالا که نیست

اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند …میدانی؟

… آخر هرکسی لیاقت تو و اشکهایت را ندارد.

.

.

.

.

نقطه
سر خط زندگی
این خط لعنتی را می خواهی چکار؟
وقتی دست تو دست کودکی است
که تنها
کلمات اول خط را زیبا می نویسد
و برای کلمات بعدی دست کوچکش خسته می شود
و

دیگر خودش هم نمی تواند بخواند
برو
بی آنکه حتی بنویسی

.

.

.

.

آدم هـا می آینـد

زنـدگی می کننـد

می میـرنـد و می رونـد …

امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو

آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه

آدمی می رود امــا نـمی میـرد!

مـی مـــانــد

و نبـودنـش در بـودن ِ تـو

چنـان تـه نـشیـن می شـود



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 16:11 ::  نويسنده : مینا

سلام:) اینجا کلبه عشقمووونه اینجا رو ساختیم واسه تموم خاطره هامون واسه 

روزهای با هم بودمون 

با هم عهد بستیم که تا ابد در کنار هم بمونیم صادقانه,عاشقانه با هم در کنار هم تا

ریحانه و رضا 

 

 

ریحانه و رضا 

i413141_11.gif (242×58)

i413141_11.gif (242×58)

i413141_11.gif (242×58)

همیییییییشه.



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : مینا

می نویسم نامه ای امروز هم

 

درد می افتد به جان این قلم

 

قطره ای می افتد از چشمم زمین

 

بغض می گیرد گلوی دفترم:

 

"حالمان بد نیست، غم کم می خوریم"

 

کم که نه، هر روز می نوشیم کم!

 

حالتان خوب است؟، بی ما سرخوشید؟

 

ما که خم گشتیم از آن ابروی خم!

 

دوستان هستند، هم خانه شدم

 

با سکوت و دوری و آوار غم!

 

زندگی می چرخد و تقدیر را

 

می زند هر جور می خواهد، رقم...

 

نه، مبادا از غمم غمگین شوی!

 

اَه، دهانت را ببند، ساکت، قلم!

 

نه عزیزم حال ما خوب است، خوب!

چای دارد می کشد انگار دم!!! ...



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 16:5 ::  نويسنده : مینا

من هنوز از اثر عطر نفس های تو سرشار سرور
گیسوان تو در اندیشه ی من
گرم رقصی موزون
کاشکی پنجه ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست

چشم من،چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها میشدم از بود و نبود...



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 16:5 ::  نويسنده : مینا



روز اول گل سرخی برام اوردی گفتی برای همیشه دوستت دارم روز دوم گل زردی برایم اوردی گفتی دوستت ندارم روز سوم گل سفیدی برایم اوردی و سر قبرم گذاشتی و گفتی منو ببخش فقط یه شوخی بود.

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

 

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه یه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم.

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

 

پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو… گفتم به خاطر هیچ کس پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو… گفتم بخاطر هیچ چیز پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زنده ست .

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

از دست دادمت ، به راحتی یک نفس ، به آسانی یک پلک ، سخت ست ؛ ولی انگار باید بگویم خداحافظ .ای تمام آن چه دارای ام بودی در این روزگار سخت ، خداحافظ . برایت زیباترین روزها و بی دغدغه ترین لحظات را آرزومندم . امیدوارم لیاقتت را داشته باشد آن که اکنون دستان گرم تو را در دست دارد . خداحافظ ای خاطره ی ماندگار و سنگی در ذهن مشوش و یخی من . دلم نمی آید تمام کنم ، ولی مگر می شود تا آخر دنیا نوشت و گفت ، وقتی خوانده نمی شوی و شنیده نمی گردی / خدا حافظ تمام خاطره های قشنگ روزهای ساده گی .

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

 

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم .

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

از سخنانی ک ب دوست داشتن ختم میشود متنفرم..از اشک هایی ک ب خاطر دوست داشتن ریخته بشه متنفرم..از روز اشنایی با تو متنفرم..از روزی ک ب تو علاقه مند شدم متنفرم..ازین عشق افراطی متنفرم..از افکاری ک ب تو ختم میشود متنفرم..از سکوت پر معنایت متنفرم..از احساسی ک ب تو دارم متنفرم..ازین ک نمیتوانم از تو متنفر شوم متنفرم..ب خاطر روزهایی ک ب خاطر تو گذراندم متاسفم..ب خاطر بیداری شب هایم ان هم در فراق تو متاسفم..ب خاطر چیز هایی ک نوشتم و مینویسم متاسفم..ب خاطر همه چیزهایی ک در دل داشتم و بیرون نریختم متاسفم..ب خاطر سکوتم متاسفم..ب خاطر عشق یک طرفه ام ب تو وب خاطر تنفرم هم متاسفم..ب خاطر همه چیز متاسفم دوستت داشتم…داااااارم…و خواااااهم داشت…هیچ کس در دلم جای تو را نخواهد گرفت.!

◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊.◊

 

چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم
آیا عشق شیرین است ؟ : بله شیرین تر از زندگی
چرا تنهایی ؟ : ویژگی عاشق هاست
لذت تنهایی چیست ؟ : فکر به او و خاطرات او
چرا می روی ؟ : برای اینکه او رفت
دلت کجاست ؟ : پیش او
قلبت کجاست ؟ : او برده
پس حتما بی رحم بوده نه ؟ : نه اصلا
چرا ؟ : چون باز هم او را میپرستم . . .



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:59 ::  نويسنده : مینا

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)

 

عکس های رمانتیک عاشقانه (14)



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:57 ::  نويسنده : مینا

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت

باکدام عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش بر درختان افتاد

سالیان طول کشید

عاقبت اما ساخت …

پس بگو ای سهراب شعر نو خواهم ساخت

بی خیال قایق …

یا که میگفتی تا شقایق هست زندگی باید کرد …

این سخن یعنی چه ؟

با شقایق باشی… زندگی خواهی کرد ؟

ورنه این شعر و سخن یک خیال پوچ است …

پس اگر میگفتی تا شقایق هست حسرتی باید خورد جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب که اگر در شعرت نکته ای آوردم انتقادی کردم …

بخدا دلگیرم از تمام دنیا …

از خیال و رویا …

بخدا دلگیرم …



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:56 ::  نويسنده : مینا

خدایا یه دنیا دلم گرفته

 ای خدای مهربون دلم گرفته

با تو شعرام همگی رنگ بهاره با تو هیچ چیزی دلم کم نمیاره

وقتی نیستی همچیم تیره و تاره کاش ببخشی تو خطاهم رو دوباره

ای خدای مهربون دلم گرفته از این ابر نیمه جون دلم گرفته از زمین و آسمون دلم گرفته

آخه اشکام رو ببین دلم گرفته تو خطاهام رو نبین دلم گرفته تو ببخش فقط همین دلم گفته

توی لحظه های من شیرین ترینی واسه عشق و عاشقی تو بهترینی

کاش همیشه محرم دل تو باشم تو بزرگی اولین و آخرینی

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه باید شود هویدا امشب دلم گرفته

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

دلم تنگه……..

دلم گرفته …………

دلم گریه می خواد ……….

لطفا برای مشاهده به ادامه مطلب مراجعه کنید…

آری دلم گرفته٬ از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !

دلم گرفته از این همه کینه …. این همه دروغ !

از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته …….

دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !

دلم تنگ است برای کودکی ام که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !

دلم برای دلتنگی های شیرین و انتظارهای کشنده تنگ است…!

نمی دانم کدامین نامهربان ٬ خواب را از دیدگانم دزدید که

اینگونه در حسرت و دلتنگ خواب شیرینم سرگردانم ؟!

دلم گرفته ! دلم تنگ است ! روزگار چشمانم طوفانی است و در انتظار باران های سیل آساست…..

آره !

این روزا دلم بدجوری گرفته … چشمام منتظر یک بهونه است

که هی بخواد بباره….

خدای مهربان

گفتم: خسته ام….



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:54 ::  نويسنده : مینا

داشــتـنــت . . .

 

مـثـل نم نـم بـاران و جـاده هـای شـمـال . . . .

 

مـثـل مـسـتـی بـعد از اولـیـن پـیـک هـای شـراب . . .

 

مـثـل خـواب آرام شـبهـــا. . . .

 

مـثــل بـــوســه هــای تــنـد تــنـد و یــــواشـکـی.  . . .

 

مــثل آهـنـگ هـــای قـدیـمـی کـــریـس دی بــرگ . . . .

 

مــثـل دیــالــوگ هــای شــب یــلـدا . . . .

 

مــثـل آن بــغـلــی کــه عــاشق تــــوسـت . . .  .

 

آی میــــــــــــچــســبـد ....!!!!

 

http://www.8pic.ir/images/29eug21x4nyuz42cdv37.jpg



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:52 ::  نويسنده : مینا

هــــی فلانـــــــــــــــــــــــــــــی…
عاشقـــــــانه های مــــرا بـــه خـــــودت نگیـــــر،
مخـــــاطب مــــن، معشـــــوقـــه ایــست کـــه وجـــودش را به دنیـــــایی نمیـــــدهــــم

422327_249015718534869_418668041_n



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:49 ::  نويسنده : مینا

 کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی

 کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی

 کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی کارت پستال های جدید عاشقانه با متن فارسی


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:41 ::  نويسنده : مینا

 

دلــم کــَمے خــُدا مــے خــوآهـَد

کـــَمے سکــوت

دلــَم دل بـــُریدن مــے خــوآهـَد

کــَمے اَشکـــ

کــَمے بــُهت

کــَمے آغــوش ِ آسمــآنے

کــمے دور شــُدن اَز ایــن جــنس ِ آدم …



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:41 ::  نويسنده : مینا

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده…
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام

کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم…
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت…
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ،
هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ،
هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ،
بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم…
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ،
یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد …
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست….



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:38 ::  نويسنده : مینا

بس چه آسان می شوم



پیش تو آرام می شوم

تو بگو من همان می شوم

روی انگشتر نگینت می شوم

شعله بر آن نگاهت می شوم

روز آتش آبت می شوم

من صدای پایت می شوم

وای، کابوس خوابت می شوم

قلم بر دست تو بوم می شوم

تو بکش، من چه زیبا می شوم

هر چه خواهی آن می شوم

تو بگو من آبان می شوم

ماه میلاد تو می شوم

در شب و تنهایی بستر خواب

من برایت خوابگاه می شوم

توی افکار تو من پرت می شوم

یا که دنیای عجیبت می شوم

در هوای هر تنفس در تو

من برایت آن نفس می شوم

من برایت شاپرک می شوم

دور شمعی هلاکت می شوم

توی سرمای زمستان برف

توی دستای تو آب می شوم

روز خنده، خنده هایت می شوم

روز گریه اشک هایت می شوم

من برایت فال گرفتم

تا که روز مرد رویات می شوم

وای چه زیباست خنده هات

من فدای تار صوتت می شوم

من برایت در زمستان یک سیب

تو بچین فکر بهارت می شوم

من برایت یک هدف می شوم

توی شلیک تو من پرت می شوم

من برایت در بیابان یک درخت

تو بخواب سایه بانت می شوم

توی تنهایی یک دشت غریب

من برایت یک نگهبان می شوم

توی خشکسالی و بی آبی

من برایت باران می شوم

زیر باران رقص تو زیباست

من برایت رقص نور می شوم

من برایت مهربان می شوم

گفتم که نگهبان می شوم

تو بخواب من بیدار می شوم

تا صبح فدایت می شوم

توی خواب دریا ببینی

من برایت موج دریا می شوم

دور از چشم هر آدم

تن پوشت می شوم

وای زیاد شد شعرم

من برایت تمام می شوم

فراموشم نکن دوستت دارم

من برایت عاشق می شوم

 



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:18 ::  نويسنده : مینا
روزهــاے بارونے رو خیلے “دوست دارَمـ”


مَعلومـ نمـےشہ مُنتظر تـاکـسے هَستے یا آواره خیابـونـہـا…


بُخار توے هَوا مـالِ سَـرمـاست یا دود سیگـار…

روے گـونہ اَت اَشکتہ یا دونہ هـاے باروטּ…!!!

 



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:13 ::  نويسنده : مینا

مــــــــدار عشق

رهــــــا مکن مرا

در نقطه ي سکون ِ تنهايي
.
.
بچرخــــــــانم
حول مــــــدار عشـــــق ....
تا ابد

نيلوفر ثاني

*****

حرفي از جنس تو


اين پرسه هاي بي رنگ و لعاب
ميان هزار واژه و کلام
چيزي عايدم نميکند
حرفي از جنس تو ميخواهم
تا شعرم را رنگي کند ....

نيلوفر ثاني

******

ماه من

ماه اگر راه به آسمان ِ دگر بگيرد
دل آسمان تا ابد ميگيــــــرد
چشم ستاره هميشه ميـــــــــگريد
مــــــــــاه من تو بودي ، رفتي
دل من سراغت را از که بگيرد ؟؟؟

نيلوفر ثاني

*******



    خسته ام

    خسته ام
    از شبهايي که
    مي آيند ُو
    عطر تورا
    برخوابهايم
    نميپاشند...

    نيلوفر ثاني

******

تقديم ِ تو

چتري از احساس نيــلوفر تقديم تو باد
تماشاي نـــــگاهي پرمهر تقديم تو باد
اگر دســــتانم تهــي از دُر و گهر است
يک دل ساده ي عاشق ، تقديم تو بود

نيلوفر ثاني

 



******

خاطره

سر ريز ميشود خاطره از دل روزها

پيمانه شکست و شراب عشق

کهنه نشده برباد رفت

مستي از سرپريد ُ عاشقي از ياد رفت

جاي جبراني نيست

آنچه مانده فقط خاطره است

نيلوفر ثاني

********

عاشقانه

همين جاهم ميشود تورا ستود
عطر و نورت همه جا پاشيده
فاصله حريف عشق نميشود
ميخواهي دور بمان
من عاشقانه هايم را از برم



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 15:2 ::  نويسنده : مینا

برای دیدن بقیه ی عکس ها به ادامه ی مطلب بیا ونظر یادت نره...

 

 

 



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 14:31 ::  نويسنده : مینا

چقدر معصومانه،لب‌هايم نبودنت را فرياد ميکنند.....سر به روي تمام تنهايي‌ هايم،يک نفس ميبارم،براي تمام لحظه‌هاي نبودنت....چله ميگيرم،درست همانند همه خواهرانگي ها....عزيز راه دوره من،کاش اين فاصله‌ها تمام شوند،تو بيايي به يک باره و ضمير خاطرم را ترانه باران کني‌......جاي جاي اين ثانيه ها،تنها حجم نگاه‌هاي توست....!

*********

به خاطراتم تلنگر ميزنم،باز هم ياد تو در من....چيزي درون من شکست گويي،هيچ نبود جز خيال خاطرت!

 



*******

روزهاست که تنها دستانم را پل زده‌ام تا خدا.....بي خيال از روز مرگي‌هاي دنيا،خودم را به آغوش مهربانش افکنده ام.....بي مهري سايه‌ها ديگر خيالم نيست،دنيا به ديدگانم کوچک آمده.....ثانيه هاست که تنها انتظارم ديگر،بخشش‌هاي مهربان اوست و گسترده مهرش.....نه اين که دنيا را نخواهم نه،دنياي من از اين سوي تاريکي‌‌ها به آن سوي دلتنگي‌‌هايم سقوط کرده....درست جايي‌ که زير خيال خدا آ‌شيان دارد......




**********

ديگر چشمانم دارند خو ميگيرند،به اين نبودن‌هاي هميشگي‌...هر از چند گاهي آمدني،رفتني،لرزشي....

.بي آنکه ببيني اين ترانه ها،چه دارند بر سربي قراري‌هاي من مياورند...

.خيالي نيست،خيالي نيست....به عادت هايت،باز عادت مي‌کنم!!!



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 14:19 ::  نويسنده : مینا

 



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:54 ::  نويسنده : مینا

مردان هم قلب دارن…
فقط صدایش، یواش تر از صدای قلب یک زن است!
مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند!
شاید ندیده باشی؛
اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند!
هر وقت زن بودنت را میبینم؛
سینه ام را به جلو میدهم،صدایم را کلفت تر میکنم…
تا مبادا…
لرزش دست هایم را ببینی !
مرد که باشی …
دوست داری … از نگاه یک زن مرد باشی …!
نه بخاطر زورِ بازوها !
مثل تو دلتنگ میشوم …
ولی گریه نمیکنم!
بچه میشوم … بهانه میگیرم… تو این هارا خوب میدانی!
تمام آرزویم این است که سر روی پاهایت بگذارم،تا موهایم را نوازش کنی …
دوست دارم بدنت را بو کنم…عاشق بویِ موهایت هستم!
من بیشتر از تو به آغوش نیاز دارم …
چون وقت تنهاییم،خاطره ی تو مرا امیدوار میکند به همه ی دنیا!
تا برای خوشبختیت …
لبخندت …
آرامشت …
تلاش کنم!
من مرد بودنم را مدیون زن بودنت هستم!
فقط تو این هارو میفهمی …
با زن بودنت !

free2 متن های عاشقانه 2013

زَـטּ طَراوَت ـه ز ِندگـی نیستــ
زَـטּ روغـטּ بین ِ چَرخ دَטּـده های سَختـﮧ زندگـی نیستـــ
زَـטּ مُسَکـ ِن بَرای دَردﮫای زندگـی مَرد نیستــ
زَـטּ بَخش مُهمـی از زندگـی نیستــ
زَـטּ تَمــــامـﮧ تَمــــــامـﮧ زندگی ِ مَردَش اَستــ

free2 متن های عاشقانه 2013

” هَستـــ “را اگر قَدر ندانـی ، میشود ” بــود ” !
و چــﮧ تلخ استـــ ” هَستـی ” کـ ـﮧ ” بــود ” شود
و “دارمــی ” کـ ـﮧ “داشتم” !

free2 متن های عاشقانه 2013

خسرو شکیبایی می گفت: بعضی وقت ها
یکی طوری می سوزونتت که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن!
روحش شاد

free2 متن های عاشقانه 2013

از خدا پرسیدمــ:خدایا چطور میــ توانـ بهتر زندگیــ کرد؟
خدا جوابــ داد :گذشته اتــ را بدونــ هیچــ تاسفیــ بپذیر،
با اعتماد زمانــ حال اتــ را بگذرانــ و بدونــ ترســ برایــ آیندهــ آمادهــ شو
ایمانـــ را نگهدار و ترســـ را به گوشه ایـ انداز .
شک هایتــ را باور نکنــ و هیچگاهــ بهـ باورهایتــ شکـ نکنـ.
زندگیــ شگفتــ انگیز استــ فقط اگربدانید کهــ چطور زندگیــ کنــید
مهمــ اینــ نیستــ که قشنگــ باشیــ ، قشنگـ اینــ استـ کهـ مهمـ باشیــ
حتیــ برایــ یکــ نفر
مهمــ نیستــ شیر باشیــ یا آهو مهمــ اینــ استــ با تمامــ توانــ شروعــ به دویدنــ کنیــ
کوچکـــــ باشـــ و عاشقـــ.. کهـ عشقـــ میــ داند آئینــ بزرگــ کردنتــ را
بگذارعشقــ خاصیتــ تو باشد نه رابطهــ خاصـــ تو باکسیــ
موفقیتــ پیشـــ رفتنـــ استــ نه بهـ نقطه یــ پایانـــ رسیدنــــ
فرقِیـــ نمیــ کند گودالـــ آبــ کوچکیـــ باشیــــ یا دریایــــ بیکرانــــ…
زلالــــ که باشیَــــ، آسمانــــ در توستــــ
…نلسون ماندلا…



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:54 ::  نويسنده : مینا

 

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما….

از چشـــــم هایشان معـلـوم است که

اشکــــی به بــزرگی یــک سـکــــوت ،

گــــوشه چشـمـشان به کمیــــــن نشــستـه



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:48 ::  نويسنده : مینا

 

آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:45 ::  نويسنده : مینا



درگیر عشق

درگیر توام ، منی که مال توام ، تویی که زندگی ام هستی ، از آغاز تا آغاز دوباره اش با دلم هستی
و تو آغاز من هستی ، این تو هستی که تنها مال من هستی ، کسی جز تو در قلبم جایی ندارد ، عشق بی تو هیچ معنایی ندارد!
این لحظات با تو بودن است ، که زندگی همیشه پر از عشق و لبخند عاشقانه است ، این روزهای من است ، مثل آن لحظات در گرو با تو بودن است
تویی که چشمانت مرا عاشق کرده ، منی که اینک دلم بهانه تو را کرده ، تویی که به انتظار نشسته ای ، منی که آغوشم هوس در میان گرفتنت را کرده…
تشنه ام ، تشنه ی تو را در میان خود  گرفتن ، احساس آن لحظه های گرم ، و رفتن به اوج آن لحظه هایی که با تمام وجود درک میکنم و میدانم مال منی ، تنها مال من، همیشه مال هم!
هیچ چیز جز تو برایم در این دنیا ارزش ندارد ، میخواهم تا زنده ام در کنارت باشم ، میخواهم تا فرصت باقیست محو نگاه زیبای تو باشم
میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم ، میترسم تو نباشی و من تنها بمیرم!
میترسم بخوابم و در خواب هم نبینم تو را ، حسرت شود دیدنت ، باز کنم چشمهایم را و ببینم دیگر هیچگاه نمیبینمت!
عشق برایم همه لحظه هاست ، از اینجا که بیدارم تا آنجا که خوابم ، و جایی که در آن دنیا میمانم ، از اینجا که در کنارمی تا آنجا که تو را با خود میبرم و جایی که همیشه در قلبم میمانی!
عشق برایم تویی و صدای نفسهایت ، هیچکس که جز تو برایم عشق نمیشود و تو برایم مثل هیچکس نمیشوی! تو برایم مثل بارانی ، پر از طراوت و تازگی ، تو برایم مثل این روزهایی ، روزهای پر از عشق و دلدادگی!
از آنجا که خیلی دوستت دارم ، میتوانی از عمق احساسم بفهمی تو آنقدر با ارزشی که چه عاشقانه میتپد قلبم برایت…

.

.

.

دلم از تو گرفته

با اینکه خیلی دوستت دارم اما ، دلم از تو گرفته …
ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته
نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی ، نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی
اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم نه با صدای مهربان تو، این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو….
هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت، نمیتوان به هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست ، تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر زندگی را برای همیشه بست!
با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته ، اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته !
آن روزی که آمدی و مرا در آغوش گرفتی ، با تمام وجود مرا در میان گرفتی گذشت ، چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه ، چه  زود عشقمان شد ، یک قصه عاشقانه …
چه زود دل کندی از همه چیز ، آنقدر از آن روز گذشته که حتی رنگ چشمهایم را نیز دیگر یادت نیست!
این منم که هنوز هم روز به روز بیشتر به تو دل میبندم ، این تویی که میگویی اینک دارم از احساسات تو میخندم!
آهای بی وفا ، بیا و اشکهایم را ببین ، پس مرامت کجاست، یک ذره احساس داشته باش ،پس آن وجدان قلبت کجاست؟
تو که مرا نابود کردی ،عشقم را در تابوت گذاشتی وخاک کردی ، بعد از آن حتی با یک شاخه گل هم بر سر مزار، از عشقم یاد نکردی!
دلم از تو گرفته ، با اینکه دلشکسته هستم ، نمیدانی چه شبهایی را با همین دل شکسته به انتظارت نشستم تا امشب نیز فردا شود ، شاید دلم دوباره با دیدنت خوشحال شود…
نیامدی و حسرت شد آن انتظار ، نیامدی و نیامدی تا دلم شد بیمار…
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم ، من که جز تو کسی را در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من ، مرا هم نگاه کن ، تو  فقط با من باش، بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن!

.

.

.

بی قراری

در این شبهای بی قراری چیزی نمانده که با دلم در میان بگذاری
همه چیز از احساست پیداست ، در این لحظه های نفسگیر ، چیزی نمانده جز دلتنگی و انتظار
و این دل عاشق من ، همیشه بهانه میگیرد از من …
بهانه تو را ، تو را میخواهد نه دلتنگی ها را، تو را میخواهد نه به انتظارت نشستنها را!
در این شبهای بی قراری چیزی نمانده از من ، جز یک دل بهانه گیر
باز هم گرچه نیستی در کنارم ، اما در این هوای سرد ، عشق نفسهایت مرا گرم نگه داشته…
به این خیال که تو هستی ، همه چیز سر جای خودش باقیست ، تنها جای تو در کنارم خالیست، به این خیال که تو هستی شبهایم مهتابیست ، تنها درد من در این شبها ، تنهاییست !
به این خیال که تو هستی ، بی خیال همه چیز شده ام ، در حسرت دوری ات تنها و آشفته ام!
کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم بیایی،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
اما تو بگو دلتنگی هایم را چه کنم؟ ، لحظه به لحظه بهانه های این دل بی تابم را چه کنم؟ تو بگو اشکهایم را چه کنم ، انتظار ، انتظار ، این انتظار سخت را چه کنم؟
فرقی ندارد برایم دیگر ، مهم این است که تو هستی ، مهم این است که همیشه و همه جا مال من هستی
اگر من در این گوشه تنها نشسته ام و به تو فکر میکنم ، تو در گوشه ای نشسته ای و در خیالت به من نگاه میکنی ، اگرمن با هر تپش از قلبم تو را یاد میکنم ، تو در آن گوشه با یادت مرا آرام میکنی
اگر من در این گوشه چشم انتظار نشسته ام ، تو در آن گوشه از شوق دیدار همه ی چوب خطهای این انتظار را پاک میکنی…



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:42 ::  نويسنده : مینا

تو نميداني

كه چه دردي دارد

خلا جاي تو را حس كردن

 

و همين درد همي

جان مرا ميكاهد!



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:37 ::  نويسنده : مینا
عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty
عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty
عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty
عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty
عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty عکس متحرک کیتی Kitty


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:34 ::  نويسنده : مینا

ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ !


ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﺑﮕﺮﯾﻢ


ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﮐﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ


ﺗﻮ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﺸﻮ ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ !


ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﯽ


 ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ


ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻋــﺎﺷﻖ ﻧﺸﻮﻡ


ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻝ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﻨﺪﻡ


ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ! ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ


ﺍﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﯾﺎﺩ ﻧﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ!


ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ! ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺻﻔﺤﻪ ﺩﻟﻢ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻢ.



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:27 ::  نويسنده : مینا

 

انسان عزیزش را فراموش نمی کند،

 

 تنها به نبودنش عادت می کند...



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:25 ::  نويسنده : مینا

بعد از مـرگـم
قـلــبـم را جــدا از مـن خـــاک کنید
من و دلـــم هیچ گاه
آبـمـان توی یک جـوی نرفت…
::
::
روزایی که “تو” توشون نیستی ، حیفم میاد زندگیشون کنم …
::
::
قلبم …
شاتر دوربین عکاسی‌ است که منم . !
به تو که می‌رسم ، تند می‌ زند
برای ثبت لحظه ها . . .
::
::
پیچک می شوم ، وحشی می پیچم به پروپایت …
تاحتی نتوانی آنی بی “من” بودن را زندگی کنی
::
::
می گویند عشق خدا به همه یکسان است
ولی من می گویم مرا بیشتر از همه دوست دارد
وگرنه به همه یکی مثل تو میداد …
::
::
می خواهم غزلی را برای پرواز بهانه کنم
و پرواز را برای رسیدن به تو
و تو را بهانه ی زندگی
::
::
فصل فصلِ زندگی را جستجو کردم
ابر بسیار دیدم !
اما هیچ بارانی چون تو
مرا به دریا نبرد !
::
::
وقتی گرمای نگاه تو نیست این میشود حال و روز زمستانی من :
سرماخوردگیهای پی در پی ، تب و لرز های بی پایان … !
::
::

گذشت ، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم …
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست …
::
::
باران که گذشت
دلم پرواز می خواهد…
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد…
دلم آواز می خواهد…
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد…
دلم بی رنگ و بی روح است…
دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد…
::
::
نمیدانی … !
چطور گیج می شوم …
وقتی هرچه می گردم …
معنی نگاهت …
در هیچ فرهنگ لغتی …
پیدا نمی شود … !



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:16 ::  نويسنده : مینا

منِ بیــــچاره مـــدت هـــاست کــــسی را مخـــــاطبِ
شعـرهایم کــــرده ام
کـــه خــــــیلی وقت است غــــــایب اســـــت !
گاهی آنچنان مزخرف میشوم که برای دیگران
قابل درک نیستم !
حتی عزیزترین کسم را از خودم میرانم !
اما…
در دلم آن لحظه آرزو میکنم تا بگوید:
میدانم دست خودت نیست!
درکت میکنم…
یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی ؛
تا یک لقمه بیشتر بخورم یادت هست ؟
شدی خلبان ، ملوان ، لوکوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی . . . خانوم طلا بشی
و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته
باشم قورت بدهم حتی
بغض های نترکیده ام…

::
::

مـن…!
مـرا که میـشنـاسـی؟! خـودمـم…
کسـی شبیـه هیچـکس!
کمـی کـه لابـه لای نـوشتـه هـایـم بـگـردی پیـدایـم میکنـی…
مهـربـان، صبـور، کمـی هـم بهـانـه گیـر …
اگـر نوشتـه هـایـم را بیـابـی ، منـم همـان حـوالـی ام…

::
::

دیدی که سخــــت نیســـــت
تنها بدون مــــــــــن ؟!
دیدی صبح می شود
شب ها بدون مـــــــــن !
این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند…
فرقی نمی کند
با مــــــن …بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســـــــخت
امروزم هم گذشت …!
طوری نمی شود
فردا بدون مــــــن !

::
::

تمام افکارم …
شعرهایم …
نوشته هایم …
همه بوی تو را می دهند
چرا رهایم نمی کنی …
تا لحظه ای برای خودم باشم .

::
::

فکرش را هم نمیکردم
روزی سیگار بکشم
حالا… سالهاست که سیگار مرا میکشد
چای… مرا میریزد
آینه… سراغ دندان هایم را میگیرد
حال ریه ام را می پرسد
من…
به ناچار با موهایم ور میروم…

::
::

چـه کـــرده ای بــا مــن ..!!؟
کـه ایـن روزهـــا ،
تــــو را
فـقــط بـه انـدازه ی یـک اشتبــاه مـی شنـاسـم ..!

::
::

تقصیر تـــو نیست
لعنتی !
تو آدم بودی .!
من
خدایت کردم

::
::

بیشترین دروغی ک در این دنیا گفته ام ،
این کلمه است :
خـــــــــوبـــــــــــم

::
::

دلـــت که تــنگِ یکــ نفــر باشــد …
خودِ خــــدا هـــم بیـــاید تا خــوش بگــذرد و لحــظه ای فرامــوش کنی !
فایــــده نــدارد …
تو دلــت تنـــــگ اســــت …
دلــت برای همــان یک نفــر تــنگ است …
تا نیــاید … تا نبــاـشد …
هیــچ چــیز درســت نمیـــشود …

::
::

حتی اگه گاو هم باشی
در صورتی که در جای مناسب قرار بگیری
کسانی پیدا می شوند که تو را بپرستند !

::
::

اگه یه روز صبح
خیلی خوشحال از خواب بیدار شدم
و دیدم همه چیز خیلی خوبه,
نه غمی هست
نه دردی
نه غصه ای ،
هه : روحم شاد …



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:14 ::  نويسنده : مینا


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:12 ::  نويسنده : مینا

                              مخاطبــ خاص اگه خـــاص باشـہ . . . !  

                            لازم نیستـــ تو כورش رو از ایـכּ و اوכּ خلوتـــ کنے!

                             خوכش واسـہ بوככּ تو همـہ رو کنـار مےزنـہ! 

                            لازم نیستـــ واسش כنیا رو بخرے تا بمونـہ . . .

                                 خوכش قـכر یه شاخـہ گلتو مےدونـہ!

                                  لازم نیستـــ هرکسے رو توجیـہ کنے558246apx4o99pxy.gif

                               و سرش رقابتـــ کنے که عشــق مـــنـہ…… 

                               خوכش تو رو به همـہ כنیا نشون مےכه …

                              558246apx4o99pxy.gifلازم نیستـــ نگراלּ باشے که اگـہ بره…

                          خوכش بهتـــ ثابتـــ میکنـہ اومــכه کـہ بمونـہ!!!

 

هیچوَقت بـﮧ خاطِر هیچڪَس בَست اَز ارزِشهایَت نڪِش
چُوטּ زَمانی ڪـﮧ آטּ فَرد از تو دست می ڪِشَـد 
تو میمانی و یِڪ "مَـטּِ" بی ارزِش
 


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:10 ::  نويسنده : مینا

خوبی بادبادک اینه که
می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده . . .
.
.
.
دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن / خودشو تو مرده ها جا زد و رفت . . .
.
.
.
احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است
.
.
.
نه تو می مــانی و نه
انــدوه
و نه هیچیـــــک از مردم ایــــن
آبادی…
به حباب نگـــــران لب یک رود
قســــم،
… و به کوتاهــــی آن لحظه شـــــادی
که گذشت،
غصــــه هم می گــــذرد،
آنچنــــانی که فقط خاطــــره ای
خواهـــد ماند…
لحظه ها عریاننــــد
به تن لحظـــه خود، جامه انــدوه
مپوشان هرگــــز
.
.
.
از دهکده ی چشم تو گذر کردم به شهر عشق
شهری که این غریبه در ان گم نمی شود …
.
.
.
همیشه سخت ترین سیلی را از
کسی میخوری که روزی بهترین
نوازشگرت بود…
.
.
.
گمان میکنم
هر انسانی
روزی،
جای خالی دوست را حس خواهد کرد؛
شاید روزی که
تنها
کفش‌های خالی اش مانده باشد …
.
.
.
گاهی باید رد شد
باید گذشت
گاهی باید در اوج نیاز، نخواست
گاهی باید کویر شد
با همه ی تشنگی
منت هیچ ابری را نکشید
گاهی برای بودن
باید محو شد
باید نیست شد
گاهی برای بودن باید نبود
گاهی باید چترت را برداری
و رهسپار کوچه هایی بشی که
خیلی وقته رهگذری ازش عبور
نکرده
گاهی باید نباشی
.
.
.
دست همیشه برای زدن نیست ….
کار دست همیشه مشت
شدن نیست …..
دست که فقط
برای این کار ها نیست …..
گاهی دست میبخشد …..
نوازش میکند …. احساس را منتقل میکند
گاهی چشمها به سوی دست توست
دستت را دست کم نگیر ……..
.
.
.
شکسپیر گفت :
من همیشه خوشحالم، می دانید
چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم …
انتظارات همیشه صدمه زننده
هستند …
زندگی کوتاه است …
پس به زندگی ات عشق بورز

خوشحال باش
و لبخند بزن
فقط برای خودت زندگی کن و

قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش
کن
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس
کن
قبل از تنفر ؛ عشق بورز
زندگی این است…
احساسش کن، زندگی کن و لذت
ببر
.
.
.
مهربانی باغ سبزی است که از روزنه پنجره ها باید دید
دوستم مگذار لحظه ای روزنه پنجره ات بسته شود . . .
.
.
.
رسم رفاقت این است
با رفیق پیر شوی
نه اینکه وسط راه
از رفیق سیر شوی
.
.
.
یکبار هم تو برای من شعر بگو،
و در شعرت از عشق برایم حرف بزن
از عشقی که رنگش به سرخی آتش
و عمق اش مثل دریا
یکبار هم تو برای من شعر بگو
که تمام شاعران جهان
به احترامش بپا خیزند
و تمام عاشقان دنیا اشک بریزند



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:4 ::  نويسنده : مینا

 

 
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی آهنگ اشتیاق دلی دردمند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق آزار  این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 13:0 ::  نويسنده : مینا

آپلود عکس



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:58 ::  نويسنده : مینا

خدايـــــــــــا ،
دخـلـم با خـــرجـم نميـــخــواند ،
کـــم آورده ام ،
صـــبري کـــه داده بـــودي تــمــام شـــد ،
ولـــي دردم همـــچـــنان باقيــــــست !!!
بدهکـــــــــار قلــــــبم شـــده ام ،
ميــــــدانم شـــرمنــــــده ام نميــــــکنـــي؛
باز هــــــم صـــبـــــــر ميــــــخـــواهــــــم...



خـــدايــــا . .
ايــــن خـر شـيــــطــون رو بــــزن چــــلاق کــن !..
تـا مـن ديــگــه ســوارش نــشـم !!



ســــخـــت اســـت وقتـــي از شـــدت بـــغـــض
گـــلـــو درد بگـــيري
و هـــمـــه بگـــويـــند
لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!!



چـــه ديـــر فهـــميــــدم
بغــــلـــم کـــه ميـــکـــردي
چـــشـــمـــانـــتو کــه مي بســـتي
به فـــكــــر عشـــقـــت بـــودي



حکـــايت تلـــخيـــست ...
مانــــــده ام بــــــراي تــــــــــــو
رفتـــــــــه اي بــــــراي ديـــگـــــــــري …



بـــه مــن کـــه رســـــيدي ؛
چــقدر سـَــرت شــــلوغ شــد
ميـــدونســـتم پــاقــدمـــم خــوبـه
امــــا نــــه ديــــگه ايـــن قـــــد



دلــــم تنـــگ ميـــشـــود گـــاهـــي...
کــمــي بــرگــرد..
بــــــي انـــصــاف...!



از "نبـــــــــودنــــــت" دلـــگـــير نيـــســـتم...
از اينـــکـــه روزگــــــاري "بــــــودي"، دلگـــيــــرم



دلــــــم ميـــخـــواد کــــــولـــمـــو بـــبــــندم، مستـــقيم برم گـــردنـــه حـــيران
بعـــد بشـــينم يـــه گوشـــه، کولـــمو بـــزارم بغـــلم، بگـــم ســـلــام آقـــاي گـــردنه،
شـــما حيـــرانيـــد؟
بگـــه : بـــلـــي
بگــــــم منـــم هـــميــــــنطور،
خـــوشـــبخـــتم ...!!!



دوســــــت دارم با يكـــي بشـــينم صحــــــبت كـــنم
بـــعـــدش نـــگـــم :
كـــاش بـــهـــش نمـــيگفتـــم.



بــــــراي دوبــــاره آمـــدنـــش دعـــا نکـــن ،
شـــايـــد وقتـــي آمـــد ؛
هـــمـــانـــي نبـــاشـــد کـــه رفـــته بـــود ....!!



مــــــن تــــــورو ذره ذره جــــــمع کـــردم....
حــــــق نـــــــــداري خــــــروار خــــــروار بـــــــــري...



يــــــه آدمــــــايي هــــــم هســـتنـــد ...
کــــــه هيــــــچ وقــــــت تـــرکـــت نمـــيکنـــن!
ولــــــي بـــلـــدن کــــــاري کـــنـــن
تــــــا خــــــودت يـــواش يـــواش تــــــرکشــــــون کـــنـــي...



فــــکر کـــنـــم
بـــه بــــــوي عـــطـــر تـــو حســـاســـيــت دارم
هـــمـــين کـــه در ذهـــنــــم مـــي پـــيچــــد
از چــِــشـــم
اشـــک مــــــي آيــــــد....



وقتــــــي "يــــــک" مــــــــرد مـــيتــــــونه خـــوشـــحـــالـــت کـــنه..
چـــــه احتـــيـــاجـــي بـــه "دوميــــــــش" هـــســـــت ..!



خـــيلي از آدم هـــايـــي که دوســـت دارن با شـــما باشنــــــد ؛
از روي عـــلاقـــه به شـــمـــا نيـــســـت ،
صـــرفاً به خـــاطـــر اين که چشـــم ندارند شـــما را با کـــسِ ديگـــري ببـــينـــند !
آن زمـــانـــي که مطـــمــــــئن شــــــدند تـــنـــها هســـتيـــد
تنــــــهـــا يـــتان مي گـــذارنــــــد ... !!.



گيــــــريم پشــــــت صحـــنه کــــــات نمـــي دهــــــند
تـــا کــــــي خـــود را
در آيـــنـــه
گـــريـــم ميکــــــني ؟



مــــرد اونــــه که قلبتــــو شـــــارژ کنــــه نه سيــــم کارتتـــــو !!!
بفهــــــــــم !



گــــــاهـــي شـــايـــد لازم بـــاشــــــد از يـــــــــاد بــــــبـــريم...
نگــــــاه آن هـــايي که با نبــــــودنشــــــان، بــــــودنـــمـــان را بـــه بـــازي گرفتـــند!!!



اســــــم مــــــــرا هـــم ثـــبـــت کـــنيـــد
در گينــــــــــــــــس..
مـــي تــــــوانـــم در آغـــــــــــوش "او"
جـــــــــان بــــــدهــــــم آســـــــــان...



فـــقــــــط دوري نـــيســـت کـــه آدم رو ميـــســـوزونــــــه ....
بــــــودن و مــــــال تــــــو نـــبـــودن ؛
دردش بـــيــــــشـــتره ... !!!



لـــيـــــــــلي ........
به قـــصـــه ي خـــود بـــازگــــــرد....!!!
اينـــجـــا مـــجنــــــون بـــا هـــمـــه ي لــــــيلـــي هـــــــــا"محـــــــــــــــرم"اســـت....
بــــــه جـــز لـــيلـــي خـــــــــودش



بــه ريسه مي کشــــم ..
اشکــــهايــم را
امشب چـــقـــدر،
کـــوچـــه دلــــم چراغــــــاني ســـت...



ايــــــن روزهــــــا اگــــــه کــــسي گفــــت:
”من عـــاشـــقـــتــــم”…
بـــپــــرس: تــــا ســــاعــــــت چنـــــد....؟



كـــــــآش دنيــــــآ برعـــكــــــس بـــود
بـــه جــــــاي اينکـــه آدمـــــا عـــاشق بشونــــد
عــــاشقــــا آدم مـــيشدنــــد



استــــــادم تـــو بـــودي
کـــه دو واحـــد "عـــشق" را نـــتوانســـتم پـــاس کـــنم..
استــــــادم تنـــهايـــي شـــد
تـــمـــام واحـــدهـــاي "درد" را پــــــاس شــــــدم...!!!



ســــــلامتــــــي اونــــــايي که خيــــــلي تنـــهــــــان
نـــه که نمـــيتـــونـــن با کـــســـي باشـــن
فـــقـــط دلـــشـــون نمـــيخـــواد بــــــا هر کـــســـي باشــــــن.....!



در دستــــــرس بودنــــــت ديــــــگر بــــــرايم ارزش نــــــدارد ….
اکــــــنون نــــــه مـــشـــتـــرک هســـــــــتي ؛
نــــــه مــــــورد نظــــــر … !!!



آدمـــــها... مثـــل مـــوبـــايل ها low battery نــــدارند اکثــــرا بـــدون اخـــطار قبلـــي... و
خـــــيلي نــــــاگـــــهــاني ... تـــمـــام ميـــشـــونـــــد ....!!!



بــــه ســـلامتـــي اونــــــايي که جــــــرئت دارن وميـــگـــن: ديـــگـــه
نمـــيخـــوامـــت
نه اونـــــايـــــي کــــــه ميگـــن: ميــــــدوني تــــــو لايـــق بهـــتراز مـــنـــي...



خيــــــلي مـــواظـــب بـــاش!!
اگــــــه با شـــنيـــدن صـــداش دلـــت لــــــرزيد...
اگــــــه با بــــــدي هـــاش فـــرار نـــکـــردي و مــــــونــــــدي...
دـــيگـــه تـــمـــومــــــه...!!
اون شــــــده هـــمـــه ي دنــــــيــــــات...



عـــشـــق مثـــل کـــشيـــدن دو ســــــر يــــــک کِــــــش مـــيمـــونـــه
کـــه 2 نـــفر دارن ميـــکــــــشنـــش
اگــــــه يـــکـــي‌ ولــــــش کـــنـــه
دردش واســـه کـــســـي‌ ميـــمـــونه کـــه هنـــوز اونـــو ســـفـــت نـــگـــاه داشــــــته.....!



حــــــالم تـــوپ اســــــت...
حــــــال همــــــان تـــوپـــي را دارم که افـــتـــاده در خــــــانــــــه ي هــــــمـــســـايـــه اي
کــــــه تـــهـــديـــد کـــــــــرده :
اگـــر بـــار ديگـــر بيـــفـــتد... با کـــارد تيـــکه پــــــاره اش ميـــکنـــم!



تــــــــو به رفــــــتـــنت ادامــــــــــــه بـــــــــده
ايـــــــــن اشــــــــــــک ها
ربـــــــــطــــــي بــــــه تـــــــــــو نـــــــــدارد



يـــعــــنـــي ميـــشـــود روزي کــــــه..........
رويِ همــــيـــن صفــــحـه بـــنـــويـــســــــم:
"آمــــــــــــد....
کــــــه بــــــمــــانــــــــــــد



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:51 ::  نويسنده : مینا
 
 


چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:50 ::  نويسنده : مینا

 

باور نكردي عشقمو ،راضي شدي ببيني شكستمو

رنجوندي تو قلب خستمو ،با اين كه ديدي پر و بال بستمو

تو كه ميگفتي ميموني تا هميشه كنارم

حالا نيستي كه ببيني جز تنهايي كس ندارم

گفتي كه عاشقمي هميشه ،كسي براي تو من نميشه

حالا ميفهمم كه شبيهم به تموم دنيا هنوزم باورم نميشه

چطوري شد ،كه كندي دلتو از من به زودي

يادم نميره دستات ،تو دستم، قدم ميزديم اره تو بودي

اون همه عشقوعلاقه كجا رفته كه داشتي

نكنه پاي يكي ديگه دلتو بازم جا گذاشتي

حرفات از يادم نميره كه ميگفتي هر كسي

نميتونه بياد بشينه تو قلبت به اين راحتي

ولي تو نيستي كه ميزدي انگار اون حرفارو

من همش تكرار ميكنم تووجودم دردامو

شبا كه ميخوام بخوابم فكرت نميزاره بخوابم

اخه چرا شكستي رفتي و دادي عذابم

 هنوزم باورم نميشه



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:48 ::  نويسنده : مینا

 

هـــزار بار این پهلو اون پهـــــــــــــــــــــلو میــــــــشم

فایــــــــده ای نداره این تخـــــــــــت خواب

آغـــــــوش گرم تــــــــــورو کم داره

رفتنت دلمو میلرزونه و عاشــــــــــــق ترم میــــــــــکنه

وقتــــــــــی که هرجوری شده دلت میـــــــــــــــــخواد

 منو بــــــــه یه هم آغوشی عاشــــــــــــقانه دعوت کنـــــــی

وای چـــه لذتی داره آغــــــــوش گــــــــــــــرمت

مرد من امشــــــــــــب کی رو به آغـــــــوش گرفتی؟



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:43 ::  نويسنده : مینا

ارزش انسان ها

) علامه جعفری می‌گفتند:عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند.

موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟

معیار ارزش انسان‌ها چیست.
هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند.
بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قیمة کل أمرئ ما یحسنه» / «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد«.
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
علامه در ادامه می‌گفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلاً) عاشق ۵۰ میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان
بگویند: «آی، پنجاه‌میلیونی«!!. .
چه‌قدر بدش می‌آید؟ در واقع می‌فهمد که این حرف، توهین در حق اوست.
حالا که تکلیف عشق حلال، اما دنیوی، معلوم شد
ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چه‌قدر پست و بی‌ارزش است



چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 12:36 ::  نويسنده : مینا

ما نسل بوسه های خیابانی هستیم

نسل خوابیدن با اس ام اس...نسل 

دردودل با غریبه های مجازی..نسل 

جمله های کوروش و دکتر شریعتی...

نسل کادو های یواشکی...نسل ترس از

رقص نور ماشین پلیس...

نسل سوخته-نسل من نسل تو-



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

درباره وبلاگ


سلام من مینا هستم متولد 69 هستم یک دختر وبگرد تنها و عاشق وبلاگ نویسی هستم که از 24 ساعت نیمی از آن را مشغول وبلاگ نویسی هستم.دانشجوی کارشناسی ارشد صنایع می باشم و ساکن تهران پارس هستم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق من و آدرس minasazesh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 67
بازدید ماه : 67
بازدید کل : 2424
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1